فرض کنیم که شما به این حقیقت شاید بتوان گفت دلهره آمور رسیده اید که برند شما – البته اگر بتوانید نام برند را بر آن بگذارید – واقع فرا گیر شده و در همه جا شناخته شده است. یا شاید هم به این حقیقت ترسناک رسیده اید که شما یک برند تعریف شده در اختیار دارید، اما متوجه این می شوید که این برند معرف چیزی که هستید یا کاری که در واقع انجام می دهید، نیست!
وحشت نکنید. شما در هرکدام از این دسته افراد باشید، مطالعه این مقاله حتما به شما ایده های جدید زیادی خواهد داد.
قبل از اینکه کاملا درگیر موضوع استفاده از کدام رنگ سبز برای لوگو خودتان شوید یا اینکه در زمان تعامل با مردم در شبکه تویتر از کدام لحن باید استفاده کنید، شما باید قدمی به عقب بردارید و نگاهی به تصویری بزرگتر داشته باشید.

اجازه دهید ابتدا بزرگترین تصور غلط در مورد استراتژی برند را قدری توضیح بدهم:
توجه توجه: برند شما عبارت از محصول شما، لوگو شما، وب سایت شما یا حتی نام شما نیست!
در حقیقت، برند شما چیزی فراتر از آن است. برند شامل مواردی است که کاملا غیر قابل لمس هستند. در واقع چنان حوزه ناشناخته و سختی برای شناختن است که موجب جدا شدن برند های بسیار قدرتمند از برند های متوسط از یکدیگر می شوند.
بنابراین برای کمک کردن به شما جهت تحت کنترل در آوردن چیزی که تعدادی از بازاریابان تصوری بیشتر مبتنی بر هنر و کمتر مبتنی بر علم از آن دارند، ما 7 جزء حیاتی از یک استراتژی جامع برند که موجب ماندگاری شرکت شما برای سالیان سال می شود را تشریح کرده ایم.

7 جزء یک استراتژی جامع برند سازی
4- انعطاف پذیری
در این دنیایی که پیوسته با سرعت بالا در حال تغییر کردن است، بازاریاب ها برای هماهنگ بودن و به روز بودن باید از انعطاف پذیری مناسبی برخوردار باشند، علاوه بر آن، این ویژگی موجب می شود تا از آزادی بیشتر برای داشتن خلاقیت در کمپین های خود برخوردار باشید.
ممکن است با خود بیندیشید، “صبر کن ببینم، چطور می توان در عین انعطاف داشتن، یکپارچگی فرایندها در کارها را هم حفظ کنم؟”
سوال خوبی است. در حالی که ثبات در پی برقراری یک استاندارد و چهارچوب برای برند شماست، انعطاف پذیری باعث می شود تا شما بتوانید تغییراتی که باعث ایجاد علاقه نسبت به شما و تمایز شما از دیگر رقبا می شود را هم اجرا نمائید.
کوین بودلمن، رئیس مجموعه پیپل دیزاین توضیح می دهد که به عبارت دیگر، “برنامه های مربوط به تعریف هویت، برای اینکه یک هویت قابل تمایز ایجاد کنند، باید یکپارچگی را رعایت کنند ، اما میزان مناسبی از تنوع هم به منظور حفظ تازگی و انسانی بودن برند، مورد نیاز می باشد.”
یک نمونه فوق العاده از این نوع تعادل و توازن استراتژیک در Old Spice دیده می شود. این روزها Old Spice به عنوان یکی از بهترین نمونه های بازاریابی موفق مطرح می شود. با این وجود، تنها تا چندی پیش استفاده از Old Spice تقریبا به عنوان یک نیاز ناگفته برای پدران در همه جا مطرح بود. اما امروز، این برند یکی از معروفترین برند ها برای مردان در هر سن و سالی در نظر گرفته می شود.
راز موفقیت آنها؟ انعطاف پذیری.
توجه داشته باشید که آنها نیازمند انجام دادن کاری بودند تا از آن طریق موقعیت خودشان در بازار را تثبیت کنند، بنابراین Old Spice در کنار Wieden+Kennedy قرار گرفت تا به جایگاه سازی برند خود برای مجموعه جدیدی از مشتریان اقدام کند.
Old Spice Before and After
در بین آگهی های تجاری جدید، یک وبسایت جدید، بسته بندی جدید و اسامی جدید برای محصول، Old Spice موفق به جلب توجه یک نسل جدید و جوان تر از طریق بهبود استراتژیک در وضعیت قوی برند خود شد.
بنابراین اگر راهکار های پیشین شما دیگر موثر واقع نمی شود، از تغییر کردن، ترس و واهمه نداشته باشید. تنها به این دلیل که روش شما پیش از این موثر واقع شده است؛ به این معنا نیست در دوره کنونی نیز موثر واقع می شود.
از فرصت موجود برای مشغول کردن هواداران برند خود به شیوه های جدید و نو استفاده کنید. آیا شراکت یا همکاری غیر معمولی وجود دارد که قادر به انجام دادن آن با دیگران باشید؟ آیا محصول شما دارای ویژگی هایی هست که تاکنون به آن نپرداخته باشید؟ از آن ویژگی ها برای برقراری ارتباط با مشتریان جدید استفاده کنید و به مشتریان قدیمی هم یادآوری کنید که آنها چرا محصول شما را دوست دارند؟
5- مشارکت کارکنان
همچنان که پیش از این اشاره کردیم، اگر به دنبال شناساندن نام تجاری خود هستید، بدست آوردن سطحی از ثبات و هماهنگی، از اهمیت بالایی برخوردار است و در حین این که یک راهنمای سبک می تواند به شما برای دستیابی به یک تجربه دیجیتالی با ثبات و منسجم کمک کند، آشنا شدن کارکنان شما با چگونگی ارتباط برقرار کردن با مشتریان و معرفی برند به آنها هم از اهمیت زیادی برخوردار می باشد.
اگر برند شما سرزنده، شاداب و باب طبع جوانان از طریق تعاملات مختلف در سطح توئیتر است، پس وارد شدن یکی از مشتریان به دفتر شما و روبرو شدن با یک نماینده بدخلق، ترشرو و با صدایی یک نواخت و بی انرژی خیلی منطقی به نظر نمی رسد، درسته؟
برای جلوگیری از چنین تجربه ناسازگاری، بهتر است رویکرد Zappos را پیش بگیرید.
اگر تاکنون تجربه تماس تلفنی با یکی از مسئولین خدمات مشتری از مجموعه Zappos را داشته باشید، بخوبی می دانید که در رابطه با چه چیزی صحبت می کنم. اگر هم چنین تجربه ای را نداشته اید، این اسلاید را ملاحظه کنید که در مورد برخی از تجربیات خدمات مشتری خودشان با جزئیات کامل توضیح داده اند.
Zappos نسبت به کسب اطمینان از ثبات و یکپارچگی در سطح دیجیتال و همچنین در ارتباطات با مشتریان، بسیار متعهد می باشد، تا جایی که اقدام به اختصاص یک بخش مجزا به این امر تحت عنوان “نگرش Zappos” کرده اند و نکته جالب اینکه این نگرانی و تعهد نه فقط برای برند خودشان است، بلکه برای تمامی برند ها در تمامی سطوح کسب و کارشان می باشد.
جهت تماشای ویدئو، روی این لینک کلیک نمایید:
Zappos Video

Click Here To See Zappos Video

از طریق متعهد نگاه داشتن کارکنان Zappos به ارزش های اصلی آنها و کمک به دیگر شرکت ها برای اجرای همین رویکرد، Zappos اعتباری قوی، به دلیل ایجاد خدمات مشتریانی با ثبات، مفید و انسانی، کسب کرده است.