راستش قبل از پست کردن این مطلب خیلی فکر کردم و دو دل بودم. مطالبی که خودم نوشته ام و توصیه هایی که به کارآفرین ها در این مقاله داده ام یک جورایی خودم را هم مورد خطاب قرار می دهد.
با خودم فکر می کردم خود من در کدام طبقه بندی از کارآفرین ها قرار دارم؟ آصلا می توانم خودم را کارآفرین خطاب کنم؟
خلاصه از شما چه پنهان که بعد از ساعت ها وقت برای تولید و ویرایش این مطلب، نزدیک بود از انتشار آن پشیمان شوم.
ولی بعد فکر کردم من که قرار نیست این مطلب را با غریبه ها به اشتراک بگذارم. همه مخاطبین من سال ها است که با من مرتبط بوده اند و چه خوب است که روراست بودن و خود واقعی خودمان را فراموش نکنیم و با هم صادق باشیم.
پس دل را به دریا زدم و مطلب را منتشر کردم. امیدوارم برای شما مفید باشد و حتما نظرات خود را در قسمت دیدگاه ها در انتهای مقاله ارسال کنید.

کارآفرینان امروزه باید توجه داشته باشند که بازی کارآفرینی و کسب و کار عوض شده است و ما می خواهیم بدانیم بازی جدید چه قوانینی دارد و ما چگونه می توانیم براساس قوانین این بازی حرکت کنیم.

شما مطالبی را در زمینه کارآفرینی، ارتقا شخصی، مطالب انگیزشی و یا حتی پست های شبکه های اجتماعی، کتاب های الکترونیکی، مقاله ها و غیره را خوانده اید که به شدت روی این موضوع که یک کارآفرین باید فعالیت های خود را بر اساس عشق و علاقه انتخاب کند و در آن زمینه فعالیت داشته باشد تاکید شده است، یعنی اینکه یک کار آفرین بر اساس اینکه به چه موضوعی عشق و علاقه دارد فعالیتی را شروع می کند و آن را به یک کسب و کار تبدیل می کند.

امروزه بخاطر گسترش شبکه های اجتماعی خیلی راحت می توانیم هر ادعایی داشته باشیم از جمله اینکه ما یک کارآفرین هستیم.

شما حتما کسانی را در میان دوستان و آشنایانتان می بینید و با آنها برخورد داشته اید که در مورد شغل و کسب و کارشان سوالی می پرسید و آنها جواب می دهند ما یک کار آفرین هستیم اما اینکه این موضوع چقدر توسط مردم قابل پذیرش خواهد بود بحث دیگری می باشد و این ادعا، ادعای بسیار ساده ای است و ما هر روز می بینیم که افرادی خودشان را کارآفرین معرفی می کنند.

این جور افراد کسانی هستند که به یک موضوع علاقه داشته اند و سعی کرده اند که به دنبال علاقه خود بروند و آن را به یک کسب و کار تبدیل کنند و یا اینکه خیلی از این افراد فقط ادعای کارآفرینی دارند و نمی توانیم آنها را در طبقه بندی کارآفرینان قرار دهیم.

سوالی که به وجود می آید این است که اگر فقط ما در مورد یک موضوع بر اساس عشق و علاقه خودمان فعالیتی انجام دهیم آیا واقعا موفق خواهیم بود یا خیر؟

وظیفه اصلی یک کارآفرین چیست؟

بازی جدید کارآفرینی قوانین جدیدی دارد که باید آن را یاد بگیریم. یک کارآفرین موفق کسی است که بتواند یک مشکلی را از جامعه حل کند. در واقع کارآفرینان کسانی هستند که مشکلات را حل می کنند و یا مشکلی را تشخیص می دهند و برای آن راهکار یا راه حلی طراحی می کنند و آن را در قالب محصولات یا خدماتی وارد بازار می کنند.

بنابراین ما می توانیم در همین جا تفاوت یک کارآفرین موفق با کارآفرینی که فقط ادعای کارآفرینی دارد را مشخص کنیم.

براساس این تعریف اگر ما قبول کنیم که یک کارآفرین موفق باید بتواند مشکلی را حل کند،بنابراین به این نتیجه می رسیم که مردم و جامعه حاضر نیستند برای اینکه ما به یک موضوع عشق و علاقه داریم ما را کارآفرین بنامند و برای خدمات و سرویسی که طراحی کردیم پولی پرداخت کنند.

تنها در صورتی ما می توانیم خودمان را یک کارآفرین بنامیم که علاوه بر اینکه به کارمان عشق و علاقه داریم،مشکلی از جامعه را تشخیص دهیم و برای آن راهکار ایجاد کنیم.

نکته دومی که کارآفرینان باید در نظر داشته باشند مسئولیت پذیری است یعنی باید تمام مشکلات کارآفرینی و کسب و کارشان را قبول کنند و بدانند که خودشان مسئول هستند. شخصی که از زیر بار مسئولیت و مشکلات فرار میکند را نمی توانیم به عنوان یک کارآفرین معرفی کنیم.

ما ممکن است به یک موضوع خیلی علاقه داشته باشیم اما در حین کار با کوچکترین مشکلی شکست را بپذیریم و حاضر نباشیم مسئولیت کارهایمان را قبول کنیم. بنابراین این هم از پارامترهای بسیار مهمی است که خیلی از کارآفرین های امروزه فراموش می کنند و احساس می کنند کارآفرینی کار خیلی ساده ای است.

در فرآیند کارآفرینی و ایجاد کسب و کار فرازو نشیب های بسیاری وجود دارد که یک کارآفرین باید همیشه آماده باشد و مسئولیت مشکلات را بر عهده بگیرد. بنابراین سوالی که پیش می آید این است که آیا فقط عشق و علاقه می تواند یک کارآفرین را موفق کند یا خیر؟

جواب این است: خیر. زیرا یک موضوع بسیار مهم  و یک قانون جدیدی در کسب و کار وجود دارد که به آن می گویند سود، در واقع آمار نشان می دهد که کسب و کارهایی که فقط بر اساس عشق و علاقه شکل گرفته باشد و به موضوعات مالی از اول توجه نشده باشد 100% شکست خواهند خورد و دلیلی ندارد که این کسب و کارها موفق باشند.

کسب و کارهایی که به مسائل مالی توجه نداشته اند و به مدل درآمدی خود نگاه نکرده اند و فقط بخاطر اینکه به یک موضوع علاقه داشته اند کار خود را شروع کرده اند به احتمال زیاد به موفقیت نخواهند رسید. بنابراین شما هر کسب و کاری را که شروع کنید و به عنوان یک کارآفرین خدماتی را ارائه دهید،در پایان روز باید بتوانید از این فعالیت خود درآمد کسب کنید تا کسب و کارتان سرپا بماند.

به هرحال اگر شما درآمد نداشته باشید به احتمال بسیار بالا شکست خواهید خورد و مطمئنا هیچ کس دوست ندارد اسمش در لیست کارآفرینان شکست خورده قرار بگیرد.

به همین خاطر از روز اول توجه داشته باشید که به طور خالص و فقط براساس عشق و علاقه نمی توانید خودتان را کارآفرین بنامید بلکه باید در کنار آن، موضوعات مالی و روش درآمدزایی از کسب و کار هم در نظر داشته باشید و اینکه همان طور که قبلا به آن اشاره کردیم یک کارآفرین باید بتواند مشکل را شناسی کند و برای آن راه حلی طراحی کند.

فقط به فکر افزایش هوادار در شبکه های اجتماعی نباشید!

شما باید در کارآفرینی اول مشکلی را پیدا کنید و بعد برای آن مشکل راه حلی طراحی کنید و تگ قیمت روی آن بگذارید در نتیجه مشکلات مالی با کسب و کارتان درگیر می شود و مردم می بینند که شما مشکلی را برایشان حل کرده اید در این صورت حاضر هستند به شما پول پرداخت کنند. هرچند که 100% عشق و علاقه و توجه به مخاطب و نیازهای او بسیار مهم است اما سود و کسب درآمد شما هم مهم می باشد.

love passion entrepreneurship entrepreneur عشق کارآفرین کارآفرینی محمود بشاش

به خاطر همین اگر فقط براساس عشق و علاقه فعالیت می کنید به احتمال زیاد یکی از هدف های شما این است که فالوورهای اینستاگرام و یا اعضاء کانال تلگرام و بازدید کننده های وب سایتتان را افزایش دهید غافل از اینکه اگر شما به عنوان یک کارآفرین مشکلی را شناسایی نکنید و برای آن راه حلی ارائه ندهید هیچ کس علاقه ای ندارد برای اینکه ببیند شما چه چیزی را دوست دارید،محتوای اینستاگرام، تلگرام و وب سایت شما را دنبال کند.در واقع وقت مردم خیلی اهمیت دارد و این روزها اطلاعات اینترنتی زیاد شده است و اگر مردم سودی را در این موضوع نبینند و مشکلی از آنها حل نشود افزایش تعداد این جور افراد به عنوان فالوور یا ممبر هیچ کمکی به شما نمی کند.

کارآفرین اصیل، کارآفرین کپی!

نکته دیگر در مورد کارآفرینی اصیل بودن (Original) است یعنی اینکه شما نباید کپی فرد دیگری باشید زیرا مردم به راحتی تشخیص می دهند.

شبکه های اجتماعی همان طور که به ما کمک می کنند تا سریع به مخاطب های زیادی دسترسی پیدا کنیم به همان صورت هم امکان جستجو و مقایسه را برای مخاطبانشان فراهم می کنند و مردم به راحتی می توانند متوجه شوند که چه کسی اصیل است و چه کسی نسخه کپی از افراد دیگر است. البته هرچند شما می توانید مدل کسب و کارتان را کپی کنید. همان طور که امروزه می بینیم بسیاری از کسب و کارهای موفق کپی کسب و کارهای قبل بوده اند ولی به هرحال شما باید نحوه کسب و کارتال اصیل باشد.

اگر شما مطالب و هر عکسی را از افراد دیگر کپی کنید و در وب سایت خودتان منتشر کنید و با این کار بگویید من یک کارآفرین هستم این موضوع به شدت به شما آسیب خواهد رساند و مردم راحت متوجه می شوند شما از افراد دیگر کپی برداری می کنید. پس سعی کنید اگر مشکلی را پیدا می کنید و برای آن می خواهید راه حل مناسب ارائه دهید آن راه حل اصیل باشد. در واقع هدف ما این است علاوه بر حل مشکلات مردم، کسب و کاری بسازیم که خودمان هم به آن افتخار کنیم.

کسب و کارهای کپی به هیچ وجه قابل تحسین نیستند و ما نمی توانیم به این نوع کسب و کارها افتخار کنیم. بنابراین شما نظاره گر هستید و به موضوعی علاقه دارید، مشکلی را پیدا می کنید،خلاقیت دارید و برای آن راهکار ایجاد می کنید و در نهایت محصولی را تولید می کنید. پس سعی کنید تمام این مسیرها را با روش خاص خودتان پیش ببرید و یک نسخه اصیل از خودتان به جامعه معرفی کنید.

کارآفرین مردمی، کارآفرین منزوی!

یکی دیگر از نکاتی که کارآفرینان باید توجه داشته باشند این است که هیچ زمان گمان نکنند شبکه های اجتماعی بهترین ابزار برای کسب و کارشان هستند. ما امروزه با مدل های جدید ارتباطات برخورد می کنیم و همین موضوع می تواند به مسیر کارآفرینی شما بسیار کمک کند.

ممکن است شما در مورد  P2P شنیده باشید که یک نگاه جدید به نحوه کسب و کار است که استانداردهای خاص خود را دارد. P2P به معنی شخص-با-شخص یا (People to People) می باشد.

امروزه مردم به دنبال کسب و کارهایی هستند که انسانی باشد و بتوانند با ما به عنوان یک شخص و یک انسان ارتباط برقرار کنند مثالی که در این مورد می توانم مطرح کنم که موضوع برای شما واضح تر شود، مثال شاطرعباس است.

نانوایی سنگکی

شاطر عباس محله ما یک نانوایی خیلی خوب در چند کوچه بالاتر دارد. با اینکه سرکوچه ما یک نانوایی دقیقا مشابه نانوایی شاطر عباس است ولی من حاضر هستم برای خرید نان، چند کوچه بالاتر بروم و از شاطر عباس خرید کنم حتی اگر او به من کمی گران تر هم بفروشد ولی باز  حاضر هستم پول بیشتری بدهم تا از خود شاطر عباس خرید کنم. دلیلش هم این است که من شاطر عباس را به عنوان یک دوست می شناسم، با او ارتباط شخصی دارم،با هم سلام و علیک داریم و وقتی همدیگر را می بینیم با هم گپ میزنیم و یک ارتباط شخصی بین من و شاطرعباس برقرا شده که همین موضوع باعث می شود من برای رسیدن به محصولات و خدمات شاطرعباس مسیر طولانی تری طی کنم و برای آن پول بیشتری دهم.

مخاطب ایده آل شما چه کسی است؟

دقیقا این مسئله بین شما و مخاطبانتان هم باید به وجود آید و آنها حاضر باشند برای اینکه از شما و خدماتتان استفاده کنند مسیر بیشتری را طی کنند و هزینه بیشتری هم پرداخت کنند. برای اینکه شما به این نقطه برسید باید مخاطبان هدفتان را خوب شناسایی کنید زیرا شما نمی توانید با هرکسی زود دوست شوید و گپ بزنید.شناخت کسانی که ما بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم بسیار مهم است.

ideal avatar buyer persona Mahmood Bashash مخاطب هدف بایر پرسونا محمود بشاش

در این جا با مفهومی روبرو هستیم که به آن نام های مختلف می دهند که معنی همه آنها یک چیز: مخاطب ایده آل.

مخاطب ایده آل (Ideal Avatar) یا خریدار ایده آل (Buyer Persona)در مباحث دیجیتال مارکتینگ، یک شخص است که با آن ارتباط برقرار می کنید. مخصوصا اگر شما بخواهید در فضاهای آنلاین فعالیت داشته باشید، به قشر زیادی از مخاطبان دسترسی پیدا خواهید کرد که فیلتر کردن و شناسایی مخاطب عالی، خیلی برای شما اهمیت خواهد داشت.

برای اینکه این نماد را بتوانید بسازید باید برای آن یک اسم بگذارید، سن و جنسیتش را مشخص کنید و ببینید به چه چیزهایی علاقه دارد و نهایتا مشخص کنید این نماد شما چه مشکلی دارد و شما چگونه می توانید برای آن مشکل راه حل مناسب پیشنهاد کنید.

شما می توانید چند نماد داشته باشید  و برای هرکدام اسم های مختلف، جنسیت های متفاوت و مشکلات مختلفی را در نظر بگیرید. اما شناسایی این نمادها بسیار بسیار مهم است، چرا؟ چون قرار است ما با این افراد ارتباط شخصی برقرار کنیم که حاضر باشند برای استفاده از خدمات ما مسیر طولانی تری را طی کنند و پول بیشتری هم پرداخت کنند. بنابراین شناخت این افراد بسیار بسیار در کسب و کار شما اهمیت دارد.  هرچند این موضوع بسیار مهم است ولی متاسفانه این مسئله خیلی کم مورد توجه کارآفرین ها قرار می گیرد.

پس ما نتیجه می گیریم که اول باید مخاطب هدفمان را شناسایی کنیم و با او ارتباط شخصی برقرار کنیم تا بتوانیم خود را به عنوان یک کارآفرین معرفی کنیم.

برای آشنایی بیشتر با موضوع، پیشنهاد می کنم این مطلب را مطالعه فرمایید:

How to Create Detailed Buyer Personas for Your Business

یک کارآفرین موفق کسی است که علاوه بر بحث عشق و علاقه، دنبال کسب درآمد هم باشد، در نتیجه مشکلی را شناسایی کند و برای آن راه حل مناسب و قیمت گذاری انجام دهد. این ها همان قوانین جدید کارآفرینی هستند.

علاوه بر این مسائل باید به موضوع اصیل بودن هم توجه کافی داشته باشید و بدانید مردم برای فعالیت های کپی شده از دیگران هزینه پرداخت نمی کنند.

اگر شما این موضوعات را در نظر بگیرید به احتمال زیاد در مسیر کارآفرینی خود موفق تر خواهید بود و سریع تر به اهدافتان دست خواهید یافت.