مشکلات استارت آپ های ایرانی به قیمت کاغذ در بازار وابسته است!

باور کنید راست می گویم. اگر قیمت کاغذ کم شود، سردبیر محترم رسانه خوشحال تر می شود و سرمقاله های شاد و پرانرژی می نویسد. اگر کاغذ گران شود و سود رسانه کم شود، آنگاه حداکثر خلاقیت در تولید محتوای مایوس کننده را شاهد خواهیم بود و درد دلهایی که شاید در نگاه اول به نظر برسد دارد سنگ استارت آپ ها را به سینه می زند ولی در واقع دارد از مشکلات انتشار رسانه خود می نالد.

متاسفانه در این گیر و دار دست روی موضوعاتی می گذارد که اصلا نه به جامعه استارت آپی ربط دارد، نه واقعیت دارد و نه صلاح است که با دیدی منفی به آنها پرداخته شود.

اینکه مشکلات جامعه استارت آپی را به منتورها (Mentor) ربط دهیم و بعد هم به آنها برچسب خارج رفته و سیلیکون ولی دیده و دارای لحجه انگلیسی بزنیم به نظرم یک حرکت بسیار خطرناک است که به راحتی می تواند قشری از افراد تحصیل کرده و صاحب دانش ممکلت را به حاشیه ببرد.

آیا اگر متخصص بازاریابی دیجیتال ما به جای کلمه آنالیتیکس (Analytics) بگوید آنالایتکس و یا به جای کلمه بایو (Bio) بگوید بیو این برای جامعه استارتاپی ما خوب است یا اگر کسی این ها را با لحجه درست بیان کند و دیگران هم یاد بگیرند؟ آنگاه باید او را مورد تمسخر قرار دهیم و سرمقاله خود را به این موضوع پیش پا افتاده اختصاص دهیم؟

من نمی خواهم بگویم مشکلات سر راه استارت آپ ها نیست و نمی خواهم بگویم منتورها نباید صاحب دانش و تجربه باشند، این ها موضوعاتی بدیهی است ولی متاسفانه استارت آپ هایی که دیگه چند ساله دارند فعالیت می کنند و به قولی خرشان از پل مشکلات گذشته هم گاهی خیلی بی انصافی می کنند و خدمات بسیار بی کیفیتی ارائه می دهند که روی همه استارت آپ ها را سیاه می کنند. چرا سردبیر عزیز در مورد عدم کیفیت استارت آپ هایی که برای آنها در این مملکت هزینه شده تا به این مرحله رسیده اند و حالا به هیچ وجه آن توقعی که از آنها می رود را ارائه نمی کنند و این وسط فقط کاربر بیچاره باید مشکلاتشان را تحمل کند حرفی به میان نمی آورد؟

به نظر من مشکلات استارت آپ ها و غیر استارت آپ ها خیلی هم در ایران منحصر بفرد نیست و همه این مشکلات در همه جای جهان به شکل های مختلف وجود دارد. ولی رفتار حرفه ای ما و پایبندی به اصول کسب و کار و ارائه خدمات کیفی و خدمات پس از فروش و مشتری مداری خیلی از استارت آپ ها واقعا منحصر به فرد و بی کیفیت است. چرا در این مورد کسی حرفی نمی زند؟

در همان آمریکا و سیلیکون ولی هم Uber را داریم، AirBnB را داریم، فیسبوک را داریم و بسیاری غول های دیگر که مدیران آنها تا مرز نابودی کامل کسب و کارشان تا پای جان! ایستاده اند. شما در ایران کدام استارت آپ را دیده اید که مدیر آن در مجلس برود و از کیفیت پایین و مشکلاتی که استارت آپش یا کسب و کارش برای مردم ایجاد کرده عذر خواهی کند؟

آیا واقعا مشکل اصلی استارت آپ های ایران پول است یا نگرش است؟ به نظرم پول مهم است ولی نگرش خیلی مهم تر است و این وظیفه سردبیر محترم است که به جای پرداختن به حاشیه ها، کمی هم به مبانی بپردازد که متاسفانه در بسیاری موارد نادیده گرفته شده و از دل این نگاه اشتباه، استارت آپ هایی که نه تنها افتخار آمیز نیستند بلکه دیر یا زود تاثیرات منفی آنها را شاهد خواهیم بود، خلق شده اند.

همین امروز در جامعه استارت آپی ایران خدماتی شکل گرفته که مستقیما با اطلاعات کاربران و اطلاعات کسب و کارهای آنها سروکار دارد ولی در وب سایتشان حتی یک صفحه «رعایت حریم خصوصی» وجود ندارد. همین استارت آپ می رود و سرمایه جمع می کند و پیش می رود و به هیچ کسی هم پاسخگو نیست. آیا واقعا جا دارد سنگ این نوع استارت آپ ها را به سینه بزنیم؟ آیا واقعا درست است صاحب رسانه، با پرداختن به موضوعات حاشیه ای، این چنین با صنعت استارت آپی ایران بازی کند؟

موضوع منتور (Mentor) و منتورشیپ که این روزها بحث داغ مجالس شده به نظر من هم نیاز به رگولاتوری دارد ولی آیا همه استارت آپ های موفق منتورهای خوب داشته اند یا اصلا منتور داشته اند؟ و آیا شکست خورده ها همه شان منتورهای ناشی داشته اند؟ اصلا آیا منتورشیپ یک موضوع جدید و مرتبط با استارت آپ ها است؟ منتورها قرن ها در دنیای کسب و کار بوده اند و موجودات جدیدی نیستند که بخواهیم مشکلات جامعه استارت آپی را به گردن آنها بیاندازیم.

آیا اصلا فرهنگ کاری و تجاری ما در ایران «منتور پذیر» است؟ به نظر من خیر. پس بهتر است قبل از صحبت از رگولاتوری و احراز کیفیت منتورها، به رگولاتوری و کنترل کیفیت استارتاپ ها فکر کنیم.

به نظرم جامعه استارت آپی خودش آنقدر شعور دارد که بتواند منتور خوب را از بد تشخیص دهد و فقط چون روی کارت ویزیت یک نفر نوشته باشه «منتور» الزاما توسط صاحبان کسب و کارها پذیرفته نخواهد بود.

شخصا معتقدم در همه حرفه ها افراد کم سواد و کم تجربه هست و این موضوعی نیست که بخواهد در سرنوشت جامعه استارت آپی ایران تاثیر چشم گیری بگذارد.

آرزو می کنم قیمت کاغذ در بازار هرچه زودتر متعادل شود تا شاهد کم رنگ شدن مشکلات جامعه استارتاپی ایران باشیم!