می دانم که ممکن هست بسیاری از شما عزیزانی که در حال خواندن این مقاله هستید، حتی یک بار هم وارد فیسبوک نشده باشید چه برسد به اینکه صفحه ای در فیسبوک داشته باشید. خیلی ها هم شاید نسبت به فیسبوک یک دید منفی داشته باشید، آن را باعث اتلاف وقت بدانید و فعالیت در آن را تمسخر کنید. البته این چندان در اصل موضوع تاثیری ندارد چون شما ممکن هست جزو همان کسانی باشد که وقتی دستگاه نمابر هم اختراع شد، همین دید منفی را داشتید، وقتی ایمیل هم ابداء شد، همین دید منفی را داشتید، وقتی گوشی همراه را هم در دست مردم دیدید، همین طور تمسخرشان می کردید. ولی امروز نظر شما نسبت به همه این پدیده ها چیست؟ اصولا شما جزو افراد دنباله رو می توانید باشید که وقتی یک پدیده جدید در تجارت معرفی می شود، صبر می کنید تا بقیه آن را آزمایش کنند و بعدا در انتهای صف، شما هم به جمع استفاده کنندگان آن خواهید پرداخت.

خلاصه اینکه اگر شما جزو آن دسته معدود از افرادی هستید که در تعاریف بالا صدق می کنید، هنوز هم خواندن این مقاله می تواند برای شما سودمند باشد. بگذریم از این واقعیت که اصولا همه مطالبی که من منتشر می کنم، مفید و سودمند هستند!
دلیل این که بر مفید بودن این مقاله برای شما تاکید دارم این هست که نکاتی که در این مقاله مطرح شده، قابل بسط و بررسی در سایر فرایند های اجتماعی و ارتباط های تجاری ما نیز هست. یعنی مواردی هست که کافی است کلمه فیسبوک را با یک پدیده دیگر جایگزین کنیم و آنوقت، موضوع حتی برای شما هم مهم خواهد شد.

سوال مهمی که برای همه بازاریاب های امروزی مطرح است: چطور می توانم هواداران فیسبوکی ام را سر ذوق آورم و از آنها لایک و کامنت فراوان بگیرم؟

این یک پرسش بزرگ است که پاسخ دادن به آن دغدغه بسیاری از فعالان شبکه های اجتماعی محسوب می شود. اصولاً، برقراری تعامل بیشتر با کاربران در شبکه های اجتماعی، یکی از ایده آل های افراد و شرکت ها محسوب می شود.
برای بسیاری از کسب و کارها، فیسبوک اولین انتخاب برای ایجاد شبکه ای از مخاطبان و هواداران می باشد. فیسبوک با داشتن حدود یک میلیارد کاربر فعال، از پتانسیل های بسیار زیادی برخوردار است.

متقاعد کردن کاربران به لایک کردن (Like)، نظر دادن (Comment) و به اشتراک گذاشتن (Share) مطالب و پست های شما، نه تنها وجهه فعلی برند شما را بهبود می بخشد بلکه باعث می شود رفته رفته هواداران بیشتری به عضویت شبکه شما در آیند.
شاید در فیسبوک، کسی با شما صحبت نمی کند و به عبارتی، شاهد بی رغبتی کاربران به تعامل با شما در فیسبوک هستید. این امر ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد، که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنم:


1. زیرا پست های شما جذاب نیست

بهترین چیزی که می تواند شما را با مخاطبان تان ارتباط دهد چیست؟

ببینید کاربران بر اساس چه نیازها و دلایلی، هر روز از فیسبوک استفاده می کنند. سعی کنید بامزه باشید، جذاب باشید و پست های مختلف و متنوعی ارسال کنید. به گونه ای باشید که از دید کاربران، لینک دادن به شما و لینک گرفتن از شما کاملاً ارزشمند باشد.
خشک و رسمی عمل نکنید و برای رفع تکلیف به فیسبوک وارد نشوید. یعنی به این صورت نباشد که هر روز یک پست فیسبوک منتشر کنید به این دلیل که این کار جزو وظایف شماست (حالا این پست چیست و چقدر ارزش خواندن دارد، بماند!)

نه! بامزه بودن با بی کلاس بودن فرق دارد. شما خودتان مگر نه اینکه در هر جلسه با مشتری ها و مخاطبین و همکاران تجاری خود، سعی می کنید حتما یک مطلب برای تلطیف کردن فضای جلسه بگویید؟ یک سطر شعر، یک ضرب المثل و یا حتی یک جوک! همین کار را در صفحه فیسبوک خود انجام دهید. بگذارید مردم از معاشرت با شما خوشحال باشند.

2. زیرا آنها نمی دانند شما چه کسی هستید

آیا شما در فیسبوک از خودتان سخن گفته اید؟ به داستان و ماجرای خودتان اشاره کرده اید، به گونه ای که مخاطبان از آشنایی با شما خرسند باشند و شما را به دیگران معرفی کنند؟
در فیسبوک، درصد بالایی از کسانی که طرفدار یک برند می شوند، به همین طریق عمل می کنند یعنی گروهی از هواداران اولیه، برند مزبور را به دوستان خود معرفی می کنند و آنها هم به دوستان خود. و به این ترتیب این شبکه گسترده و گسترده تر می شود.

صفحه خود در فیسبوک و نیز پست های آن را به گونه ای تنظیم کنید که منعکس کننده ویژگی های برند شما باشد، ویژگی های مثبتی که مردم خواهان آن هستند.
همان طور که شما در کسب و کار معمول خود هم، وقتی جلسه ای را با مشتری خود شروع می کنید، سعی می کنید در چند دقیقه اول توضیحاتی به طرف مقابل بدهید که با شما و پیشینه و تجارب شما، آشنا شود تا بتواند در طول زمان جلسه، ارتباط معنی دار تری با کسب و کار شما در ذهن خود داشته باشد.

3. زیرا شما از کاربران چیزی نمی خواهید

شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می دهد اگر شما به هواداران و مخاطبان خود بگویید که دوست دارید چه کاری برای شما انجام دهند، آنها همان کارها را سخاوتمندانه انجام خواهند داد.
این کار، تقریباً همان نسخه قدیمی تر «درخواست عمل» (Call to Action) است. از کاربران خود بخواهید که پست شما را لایک کنند (حداقل یکی از پست های تان را و نه همه را).
جمله ساده ای همچون “این پست را لایک کنید تا سایرین هم از آن استفاده کنند” یا مثلا “با لایک کردن این مطلب، ما را در بسط فرهنگ کتاب خوانی، حمایت کنید” یا جملاتی شبیه این، به مخاطبان خط می دهد و آنها را به این کار – لایک کردن – تشویق می کند. به آنها بگویید که اگر از محتوای صفحه شما خوششان می آید و آن را مفید می بینند، مطلب را به اشتراک بگذارند.
البته در درخواست های تان حد اعتدال را نگه دارید. بهتر آن است که شما آن قدر مطالب جذاب ارائه کنید که خود کاربران – بدون این که شما درخواستی کنید – مطالب تان را به اشتراک بگذارند.
مثل این هست که شما در جلسه با مشتری خود، وقتی بروشور شرکت خود را به او می دهید (البته موضوع مربوط به سال ها قبل است که هنوز شرکت ها بروشور چاپ می کردند) و می بینید که او از کیفیت و خلاقیت در بروشور شما ذوق زده می شود، ممکن هست دو سه تای دیگر به او بدهید تا به دوستان و همکاران خود بدهد.

4. زیرا شما آنها را سر شوق نمی آورید

اگر دوست دارید برای مطالب تان کامنت بگیرید، این کار را برای مخاطبان خود وسوسه انگیز کنید. مثلاً از جملات ناقصی که جای خالی آن باید پر شود، استفاده کنید. مثال: بهترین چیز در مورد شغل من این است که ….

پاسخ های یک کلمه ای بخواهید. مثال: آخر هفته خود را در یک کلمه توصیف کنید. از مخاطبان خود پرسش های ساده ای که جواب های کوتاهی دارد بپرسید. اگر کسی پاسخ نداد، ناامید نشوید. دوباره امتحان کنید.
البته باید در این مورد خلاقیت داشته باشید. هر روز که نمی توانید از مردم بپرسید آخر هفته شان را چطور گذراندند! مثل این که هر روز از همکاران خود بپرسید: چه خبر! شاید بهتر باشد برای خود لیستی از سوال هایی که می توانید جایگزین این سول معمولی کنید، تهیه نمایید.

5. زیرا همه چیز فقط درباره خود شماست!

اگر هواداران شما ببینند که شما هر روز یک به روز رسانی (Update) روزانه دارید که در آن فقط از برند خودتان سخن می گویید و یا در آن به جدیدترین پست خود در سایت شرکتی دیگر لینک داده اید، انگیزه ای برای مراوده با شما پیدا نمی کنند.
به نظر من حق با آنهاست زیرا چنین صفحه ای یک پخش آگهی است و نه کانالی برای گفتگو. مطالب، ایده ها و محتواهای جدیدی به عرصه بیاورید.
در اینترنت به دنبال عکس ها و اطلاعاتی که به کسب و کار شما مربوط است بگردید و از آنها، مواردی را که حدس می زنید مورد علاقه مخاطبان تان است، به کار گیرید.

6. زیرا شما نمی دانید چرا کاربران به صفحه شما می آیند

هواداران، به دلایلی صفحه شما را دوست دارند و آن را می خوانند. وظیفه شما این است که به این دلایل واقف باشید و آنها را مهم بشمارید.
پژوهشی که توسط فیسبوک انجام شده نشان می دهد که برخی پست های پرمشتری که تعداد لایک ها و کامنت های آن زیاد است، بعضاً به موضوعات پیرامونی مربوط به برند می پردازند ولی درباره خود برند چیزی نمی گویند. این هم، نکته ارزشمندی است.
مثلا شما اگر در صنعت بیمه فعال هستید، می دانید چقدر مردم تشنه دریافت مطالب در این زمینه هستند؟ یا اگر یک طراح لباس یا دکوراسیون داخلی هستید، کافی است در مورد رنگ مد فصل مطلب بنویسید. یعنی بدون ذکر نام برند شرکت خود، به راحتی مخاطبین زیادی را جلب خواهید نمود.

7. زیرا شما آنچه را که هواداران می خواهند، به آنها نمی دهید

ارائه تخفیفات، کوپن ها و نمونه های رایگان از محصولات و خدمات شما، از جمله عوامل مهمی است که برندها را در جمع آوری هوادار کمک می کند.
بله، این موضوع هم نیاز به خلاقیت زیادی دارد. واقعا یک تاجر که در زمینه صادرات پیچ و مهره کار می کند، چه پیشنهاد جالبی می تواند به مخاطبین خود بدهد که آن را دوست داشته باشند؟ هیچی؟ قبول. ولی همین تاجر می تواند با رستوران مورد علاقه محله و یا شهر خود صحبت کند و تعدادی از کوپن های تخفیف آنها را به مخاطبین خود پیشنهاد دهد. پس همه کار شدنی هست، فقط کمی باید خلاقیت داشته باشید.
شما از این گزینه ها نه در صفحه فیسبوک خود و نه در کسب و کار عادی خود، غفلت نورزید.

8. زیرا شما چیزهای نامرئی پست می کنید

بله، نامرعی. نه به این معنی که آن مطلب با جوهر نامرعی نوشته شده و قابل دیدن نیست! بلکه به این معنی که نوع مطلب و طراحی آن به گونه ای است که از دید مخاطبین، پوشیده می ماند.
نوع محتوایی که شما پست می کنید، باید هدفمند باشد. ضمن این که هر نوع محتوا، دنیای خاص خودش را داراست.
با توجه به ذائقه “فست فودی” کاربران، معمولاً عکس و ویدئو، بیشترین هوادار را پیدا می کند. اما برندها در فیسبوک اغلب مایلند بر لینک ها – که اتفاقاً کمتر نظر کاربران را به خود جلب می کنند – تاکید ورزند.
اگر لینک ها بخش مهمی از مطالب شما در فیسبوک هستند، گاه گاهی در لابلای این نوع محتوا، از دیگر محتواها نظیر عکس، فلیم و غیره نیز استفاده کنید.

9. زیرا شما نمی دانید هواداران تان چه کسانی هستند

هنگامی که شما نامه می نویسید، گیرنده نوشته خود را می شناسید و نامه شما حاوی مطالبی خواهد بود که برای گیرنده آن جذاب و معنی دار هست. همین موضوع در مورد شبکه های اجتماعی نیز صادق است. شما باید مخاطلبین خود را خوب بشناسید تا بتوانید مطالب مورد نظر آنها را تولید کنید.
برای کسب اطلاعات کلیدی درباره مخاطبان خود – نظیر گروه سنی، جنسیت و محل زندگی آنها – از Facebook Insights استفاده کنید.
اگر شما بدانید که میانگین هواداران تان در چه سنی هستند و چه می طلبند، مسلماً بهتر می توانید با آنها تعامل داشته باشید و آنها را راضی نگاه دارید.

10. زیرا شما پست های خود را در زمان مناسبی منتشر نمی کنید

اکنون که شما تا حدودی با علاقه مندی ها و سلایق مخاطبان خود آشنا شده اید، بهتر می توانید زمان مناسب ارسال پست ها را تخمین بزنید.
کار برای برندهای B2B بسیار راحت تر است زیرا این کسب و کارها قاعدتاً پست های خود را در ساعات کاری ارسال می کنند.
برندهای B2C باید به ساعات شب و آخر هفته توجه نشان دهند. خبر خوش این که فیسبوک اخیراً قابلیت زمان بندی کردن ارسال پست ها را در اختیار کاربران قرار داده است.
مثال ساده این موضوع، تبلیغ رادیویی یک رستوران است. چه بهتر که این تبلیغ در زمانی که مردم گرسنه هستند پخش شود. همان طور که پخش تبلیغ چلوکباب سلطانی در ساعات اولیه صبح، جذابیت چندانی ندارد، پیام های شما هم برای مخاطبین، باید در زمان های موثر تر، ارسال شوند.
با مقداری آزمایش و تجربه می توانید زمان مناسب را بیابید.

11. زیرا شما خودتان وارد میدان نمی شوید

اگر متوجه شدید که کاربران، به یک یا چند تا از پست های شما توجه نشان می دهند، این فرصت را جدی بگیرید: به سوالات آنها پاسخ بدهید، به کامنت ها جواب بدهید، و به پرسنل خود در شرکت توصیه کنید که با حساب های شخصی شان وارد فیسبوک شوند و با این کاربران تعامل برقرار کنند.
این کار از یک سو هواداران فعلی شما را سر ذوق می آورد و از سوی دیگر رفته رفته باعث جذب هواداران جدید به سمت برند شما می شود.
این در حالی است که یافته های پژوهش های مختلف نشان می دهند که معمولاً برندها به ندرت به سوالاتی که برای آنها پست می شود، پاسخ می دهند. این کار خیلی بدی هست. نه در فیسبوک و نه در کسب و کار عادی خود، این کار ر انجام ندهید. منشی شرکت خود را تشویق کنید که حتما تماس های تلفنی که به نوعی حاوی پیشنهاد یا انتقاد از کسب و کار شما هستند را با اولویت بالاتری به شما اطلاع دهد.
شما با فعالیت در این عرصه کم رقیب، می توانید به آسانی نظر کاربران را به خود جلب کنید.

12. زیرا فعالیت شما در فیسبوک منسجم نیست

اگر چه فعالیت در فیسبوک بدون این که کاربران نظر و واکنشی نشان بدهند، باعث دلسردی می شود ولی فراموش نکنید که ایجاد یک رابطه دوستانه با مخاطبان، فرایندی زمان بر است و افراد پیش از آن که بخواهند با شما سر صحبت را باز کنند، باید اعتماد کافی به دست آورند.
به روزرسانی های پراکنده و گاه و بیگاه، این حس و اعتماد را در کاربران به وجود نمی آورد که برای یک تعامل طولانی با شما طرح دوستی بریزند.
البته دقت کنید که ارسال بیش از حد مطلب و به دفعات زیاد در روز، تاثیر منفی بسیار بدی بر برند شما خواهد گذاشت. شما صفحه فیسبوک خود را هر چند وقت یک بار به روز کنید، ولی این کار را همیشه و به طور مداوم انجام دهید.

13. زیرا شما پول نمی دهید

اگر هیچ یک از روش هایی که به کار برده اید جواب نداد، وقت آن است که دست به جیب شوید.
شما می توانید با صرف هزینه ای منطقی و با استفاده از پست های Promoted فیسبوک، پست های خود را برای گروه بزرگتری از هواداران نمایش دهید. این روش تقریبا مشابه تبلیغات در فیسبوک است ولی شما یکی از پست های خود را تبلیغ می کنید که فیسبوک بابت پولی که می دهید، مطلب شما را در لابه لای مطالب پیشنهادی به طیف کاربران هدف شما، نمایش خواهد داد. من شخصا از این امکان فیسبوک مکررا استفاده می کنم و تاثیر آن غیر قابل باور است.

14. زیرا هواداران شما اصلاً در فیسبوک حضور ندارند

اگر چه فیسبوک مکان بسیار خوبی برای بسیاری از کسب و کارها به شمار می رود ولی برخی برندها، مخاطبان خود را در دیگر شبکه ها فعال تر می یابند.

اگر تجارت شما بر اساس B2B است و یا در بخشی از یک صنعت خاص که مثلاً محصولات خود را برای گروه کوچکی از مشتری ها عرضه می کند فعالیت دارید، هواداران بالقوه شما احتمالاً در تالارهای گفتگو یا چت روم ها بیشتر حضور دارند.
اگر کالایی را که عرضه می کنید به شدت بصری (Visual) است، احتمالاً پینترست (Pinterest) یا اینستاگرام (Instagram) بهترین گزینه برای شماست.
ولی به این موضوع توجه کنید که فیسبوک یک شبکه اجتماعی همه منظوره هست و هرچند که شما باید بر اساس علاقه و تمرکز مخاطبین خود، در همان جایی که آنها حضور بیشتری دارند فعالیت کنید، ولی به هر حال یک میلیارد کاربر، عددی نیست که به راحتی بتوانید نادیده بگیرید و از فعالیت در فیسبوک صرف نظر کنید.